محمدحسین حیدری
با از بین رفتن امکان رقابت در خلق معنا از طریق ستیز در محیط سیاست، فضای فرهنگی و بویژه دنیای موسیقی به سرعت در حال تغییر است. #امر_سیاسی در بن بستِ سیاست معطل نمانده و سرزمینهای مساعد دیگری را برای نقشآفرینی مردم و پیشبرد جریان تحول، به تملک درآورده. از این روست که زد و خوردهای سابقا بیمعنا و نازل در دنیای موسیقی، جهتگیریهایی کاملا سیاسی، معنادار و بنیادین پیدا کرده و چنانچه امر سیاسی را سر لج بیندازند، کاملا قابل پیشبینی است که حتی از مرز هنرهای تجسمی هم عبور میکند.
در فرصت قبلی، نزاع «هیچکس-تتلو» در چارچوب «رپ تبعیدی» و «موسیقی زیرزمینی» بررسی و ماهیت سیاسی آن تشریح شد. با اینکه هنوز زمان زیادی از آن سرشاخِ مهم نگذشته تا به درستی فهمیده شود، شاهد آن هستیم که مصافی بزرگتر این بار در موسیقی پاپ توجه میلیونها ایرانی را جلب کرده.
مصاف محسن چاوشی و همسر ابراهیم حامدی (ابی) به حدی رادیکال است که امکان سکوت و بیتفاوتی را از اهالی موسیقی تا حدود زیادی سلب کرده. همه گمان میکنند که لاجرم باید یکی از دو قطب را انتخاب کنند. در این فضا سخن دو پهلو، «فوجِ ابهام» را به طراحی سوالات صریح مکلف میکند و تا روشن شدن تکلیفِ گوینده و جار زدن نتیجه، مردم یکسره میپرسند: «منظورت چه بود؟!»
اهمیت ستیز «چاوشی – مهشید» در حوزه پاپ از جهاتی بیشتر است از نبرد «هیچکس – تتلو» در وادی هیپهاپ. از جمله به این خاطر که #محسن_چاوشی و #ابی اگرچه فاصله نسلیشان بسیار است اما هر دو از سرآمدان پاپ هستند و موسیقیشان چند دهه است که در گوش میلیونها ایرانی جریان دارد. علاوه بر این، جنس موسیقی هر دو موزیسین به گونهای است که برخلاف رپفارسی، عقبه تاریخی و دایره مخاطبان گستردهتری دارد و هیچکس به خاطر گوش دادن به این دو از ناحیه اطرافیان با علامت سوال مواجه نمیشود.
تا این لحظه هیچ واکنشی از سوی ابراهیم حامدی مشاهده نشده. به همین خاطر ممکن است تصور شود که نتایج بررسی این نزاع، در غیاب و بلاتکلیفی خود ابراهیم حامدی، از عدم قطعیت بیشتری برخوردار است. اما من تصور میکنم حضور ابی در صحنه و روشن شدن موضع او اهمیت چندانی ندارد. .
در واقع موضعِ هنرمندی که عیالش به عنوان یک چهره غیرهنری و کمسواد، برای نیمقرن اعتبار هنری و محبوبیت کمنظیر او تصمیم میگیرد و چنین چالشی را برایش رقم میزند، متاسفانه نمیتواند حایٔز اهمیت باشد و نقش تعیین کنندهای ایفا کند.