محمدحسین حیدری
در این وادی، مرزهای «وضع موجود» را دیگر نمیتوان نقاشی کرد و با برچسبهای ایستا و پیشفرضهای حاضر و آماده، شناساند. «وضع موجود» را فقط میتوان بو کشید. هیچ پدیدهای به صرف مخالفخوانی با حاکمیت در دایره «وضع موعود» شناخته نمیشود و هر معترضی ابتدا باید نشان بدهد که خود به آنچه نفی میکند، مبتلا نیست.
این افت و خیز و در هم ریختگی معنوی، محصول آسیبشناسی دقیق از تفسیر کهنه «وضع موجود» و نیز رسیدن به تحلیل نهایی درباره سرنوشت «کلاهبرداران» و «مدعیان شکست خورده وضع موعود» است. نتیجه این تجارب هم، در «آشتی با واقعیت» و «برقراری نسبت مستقیم و بیواسطه با حقیقت» به تبلور رسیده.
«حقیقت» آن چیزی است که به تعداد بشر تقسیم شده و همه اینها با هم یعنی اینکه «ایدیٔولوژیزدگی»، درمانِ «ایدیٔولوژگیزدگی» نیست، بلکه عامل تشدید آن است. نمیشود استیلای مجموعهای از دُگمها و استانداردهای سلیقهای را نفی کرد و همزمان برای دستهای دیگر از دُگمها و استانداردها، تاجگذاری و تحکیم اتوریته را آرزو کرد.
«وضع موعود» دیگر به اندازه «جابجایی در قدرت» حقیر نیست و اگر اصراری هم بر نقل و انتقال باشد، معانی و مدلولها در اولویت جابجایی قرار میگیرند. «مبارزه» از «خوشگذرانی» متمایز میشود و تفکیک «اعتراض» از «ابتذال» و «خُل بازی» به حداکثر میرسد. «مبارز» هم به جای «تفاخر»، «تواضع» پیشه میکند. مهمتر از همه اینکه «دین» نه تنها از سرِ فرومایگی و بیمسیٔولیتی، با «دینِ دولتی» برابر فرض نمیشود و برای گناهِ ناکرده تاوان نمیدهد، بلکه دیدهها به انتظارِ آمدن «دین جدید» بیداری پیشه میکنند.